علاقهمندي ها
+
انسانهاي ناپخته
هميشه ميخواهند
که در مشاجرات پيروز شوند...
حتي اگر به قيمت
از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهاي عاقل
درک ميکنند که گاهي
بهتر است در مشاجره اي ببازند،
تا در رابطه اي که
برايشان با ارزش تر است
"پيروز" شوند...
هميشه ميخواهند
که در مشاجرات پيروز شوند...
حتي اگر به قيمت
از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهاي عاقل
درک ميکنند که گاهي
بهتر است در مشاجره اي ببازند،
تا در رابطه اي که
برايشان با ارزش تر است
"پيروز" شوند...
در انتظار آفتاب
ديروز 11:47 صبح
ياسيدالکريم
افرين
* آناهيتا*
عالي
هما بانو
@سايه سادات سايه جون چقدر جاتون خاليه عزيز
هما بانو
@شهيد هادي با تاخير متشکرم
5 فرد دیگر
32 فرد دیگر
عارفانه هاي يک دوست
03/12/24
+
تا که از جانب معشوق نباشد کششي
کوشش عاشقِ بيچاره به جايي نرسد
کوشش عاشقِ بيچاره به جايي نرسد

*ترخون بانو*
03/12/20
2-اشراق
03/12/19

+
طلوع و غروب خورشيد هميشه در آسمان ديده مي شود.. اما گاهي همين آمد و شد ساده خورشيد در منظره اي صورت مي گيرد که در ذهنت خاطره اي از يک وصل، جدايي، يک لبخند و يا قطره اشکي از سر غم را تداعي مي کند و آنگاه نماهنگي منحصر به فرد مي شود.
موسيقي نيز چنين است، خوش آواترين صداها زماني برايمان زيبا مي شوند که با خاطره اي ماندگار مزدوج شده باشند و نماهنگي ذهني را پديد بياورند..
#هما
موسيقي نيز چنين است، خوش آواترين صداها زماني برايمان زيبا مي شوند که با خاطره اي ماندگار مزدوج شده باشند و نماهنگي ذهني را پديد بياورند..
#هما

اودسان
03/12/19

10 فرد دیگر
25 فرد دیگر
+
به تقليد از فيد جناب آقاي عمو آيينه سکندر ما هم ديروز وسوسه شديم همچين عملياتي رو روي آقاي شوهر پياده کنيم .. البته من بيشتر دوست دارم با آقام مزاح کنم و سر به سرشون بزارم و اينکه شوهر من خيلي تو فاز پيام و .......اين چيزا نيست ولي گاهي در برابر پيام هاي عشقولانه ي مزاح من مي خنده و ميگه بهم بگو تا بنويسي يعني به زباني بگو و ننويس



2-اشراق
03/12/19
+
كوتاه تر از ديدار مان
يادگاري ست در واژه ها
«شعري بود از تو»
مي كارد دانه هاي حسرت را
در ترنمِ نفس هاي تنهايي
كه سخت مي رويد بر سينه ام
و
بر مي آيد
چون آه ....
من در آغوشِ زمان ، رفتني ها را مي رفتم
ولي در نگاهم اضطراب....
و ثانيه هايي که دور مي شوند
از مني که ...
تپش هاي قلبم به شمارش زمان نزديک است
گاهي با شتاب
و گاهي بي حساب...
سه شنبه 17 مهر 7:12 شب
يادگاري ست در واژه ها
«شعري بود از تو»
مي كارد دانه هاي حسرت را
در ترنمِ نفس هاي تنهايي
كه سخت مي رويد بر سينه ام
و
بر مي آيد
چون آه ....
من در آغوشِ زمان ، رفتني ها را مي رفتم
ولي در نگاهم اضطراب....
و ثانيه هايي که دور مي شوند
از مني که ...
تپش هاي قلبم به شمارش زمان نزديک است
گاهي با شتاب
و گاهي بي حساب...
سه شنبه 17 مهر 7:12 شب
.: ام فاطمه :.
03/12/19
1 فرد دیگر
23 فرد دیگر
+
[تلگرام]
گاه گاهي که دلم ميگيرد به خودم مي گويم:
در دياري که پر از ديوار است
به کجا بايد رفت؟
به که بايد پيوست؟
به که بايد دل بست؟
حس تنهاي درونم مي گويد:
بشکن ديواري که درونت داري!
چه سوالي داري؟
تو خدا را داري
و خدا...
اول و آخر با توست .
سهراب_سپهري
در دياري که پر از ديوار است
به کجا بايد رفت؟
به که بايد پيوست؟
به که بايد دل بست؟
حس تنهاي درونم مي گويد:
بشکن ديواري که درونت داري!
چه سوالي داري؟
تو خدا را داري
و خدا...
اول و آخر با توست .
سهراب_سپهري

هايدي
03/12/19
5 فرد دیگر
17 فرد دیگر
+
جاي تمام کاربر هايي که نيستند خالي !
دلم براشون خيلي تنگ شده
حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد
ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم
خيلي از خاطرات برام زنده شده
خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي
با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم
حيف شد.
کاش نميرفتن.
دلم براشون خيلي تنگ شده
حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد
ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم
خيلي از خاطرات برام زنده شده
خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي
با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم
حيف شد.
کاش نميرفتن.
هما بانو
03/12/19
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید